۲/۱۰/۱۳۹۱

سلاخی می‌گریست

بغرنج‌ترین صحنه‌ای که به چشم دیدم، لحظه‌ی خمیازه کشیدن سلاخی بود که سخت می‌گریست و در خون و اشک غرقه بود.!!

هیچ نظری موجود نیست: